آگاهی و همبستگی مردمی رمز ماندگاری اتحاد ملی و تحقق راهبرد «قوی شدن» است

اشاره: اتحاد ملی، خودباوری و آگاهی عمیق مردمی سه ستون مستحکم راهبرد «قوی شدن» در اندیشه رهبر معظم انقلاب است؛ راهبردی که جایگزین وابستگی و مذاکره از موضع ضعف میشود. ملت ایران در تجربههایی چون کاروان صمود و حمایت از مردم مظلوم غزه نشان داد که ریشه اقتدارش در بیداری، بصیرت و همدلی است نه در وعدههای پوشالی غرب. این آگاهی عمومی باید با تلاش نخبگان، حوزههای علمیه و رسانههای مؤمن به گفتمان تبدیل شود؛ گفتمانی که دستاوردهایی مانند فناوری هستهای را به نماد عزت ملی بدل کند و چهره واقعی دشمن را آشکار سازد. امروز بیش از هر زمان صداقت مسئولان، کارآمدی نظام اجرایی و امید مردم به آینده حلقههای بههمپیوستهی زنجیرهی قدرت ملیاند. تنها در سایهی وحدت و روحیهی مقاومت است که ایران اسلامی میتواند از گردنهی فشارها عبور کرده و با اتکا به ایمان و عقلانیت، مسیر عزت، استقلال و پیشرفت را ادامه دهد.
در همین زمینه خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، با آیت الله هاشم نیازی خرم آبادی عضو مجلس خبرگان رهبری گفتوگویی انجام داده است که در ادامه تقدیم خوانندگان محترم خواهد شد:
رسا ـ به نظر شما چه عواملی میتواند در تقویت اتحاد ملی مورد تأکید رهبر معظم انقلاب در بلندمدت مؤثر باشد؟ همچنین نقش نخبگان در تحکیم این وحدت را چگونه ارزیابی میکنید؟
یکی از مهمترین عواملی که میتواند اتحاد ملی مورد تأکید رهبر معظم انقلاب را در بلندمدت تقویت کند، افزایش آگاهی، بصیرت و درک درست مردم از تحولات جهانی و منطقهای است. تجربههایی مانند کاروان صمود و کشتیهایی که برای کمک به مردم مظلوم غزه حرکت کردند در حقیقت فراتر از یک اقدام نمادین یا انساندوستانه بود؛ این حرکتها نوعی بیداری عمومی ایجاد کردند و نشان دادند که ملت ها نسبت به مسائل امت اسلامی و ظلمهای جهانی بیتفاوت نیستند. همین آگاهی زمینهساز رشد روحیهی همدلی و احساس مسئولیت جمعی در برابر جبههی استکبار شد.
در واقع این تحولات سبب شد تا مردم بیش از گذشته به ماهیت واقعی دشمنان و سیاستهای فریبکارانهی قدرتهای جهانی پی ببرند و دریابند که عقبنشینی یا کوتاه آمدن در برابر ظلم نهتنها موجب آرامش نمیشود، بلکه دشمن را جسورتر میکند. از سوی دیگر این آگاهی، سرمایهای اجتماعی برای حفظ انسجام و وحدت درونی کشور است؛ زیرا مردمی که بصیرت دارند فریب تبلیغات و دروغپردازیهای رسانههای بیگانه را نمیخورند و در مواقع حساس با اعتماد و امید به آینده در کنار نظام و رهبری خود میایستند.
در این میان نقش نخبگان، اندیشمندان و اصحاب رسانه بسیار اساسی است. آنان باید این سطح از آگاهی و بیداری را به شکل علمی، منطقی و مستدل در جامعه تبیین و تعمیق کنند. نخبگان اگر بتوانند پیوند میان تحلیلهای درست واقعیتهای میدانی و ارزشهای انقلابی را برای مردم روشن سازند اتحاد ملی به یک باور پایدار و فرهنگی تبدیل میشود نه صرفاً یک واکنش احساسی.
بنابراین استمرار این وحدت در گرو آن است که نخبگان جریانهای فکری و رسانههای مؤمن ضمن مراقبت از فضای فکری جامعه اجازه ندهند غبار غفلت یا تفرقه بر ذهن مردم بنشیند. آگاهی، امید و همبستگی سه ضلع مثلثی هستند که اگر حفظ شوند امت اسلامی در برابر توطئهها و فشارها مقاومتر از همیشه خواهد ایستاد.
رسا ـ راهبرد «قوی شدن» که رهبر معظم انقلاب آن را جایگزین «مذاکره تحت فشار» دانستند در عرصههای داخلی و خارجی چه ابعادی دارد؟ و چگونه میتوان این راهبرد را تقویت کرد؟
راهبرد قوی شدن در نگاه رهبر انقلاب به معنای ایجاد توانمندی واقعی در کشور است؛ یعنی به جای تکیه بر بیرون و مذاکره از موضع ضعف باید در درون کشور ظرفیتها را فعال کرد و امید مردم را افزایش داد. در عرصه داخلی نخستین گام در این مسیر احیای اعتماد عمومی و نشان دادن عزم جدی مسئولان برای حل مشکلات مردم است. مردم زمانی احساس قدرت و همبستگی میکنند که ببینند دولت و نهادهای مختلف صادقانه در میدان عمل حضور دارند و برای رفع موانع اقتصادی، اداری و معیشتی تلاش واقعی میکنند.
امروز خوشبختانه نشانههایی از این رویکرد دیده میشود؛ برخوردهای شفاف و قاطع با فساد، نظارت جدیتر بر عملکرد دستگاهها، و تلاش برای مقابله با مافیاهای اقتصادی همگی گامهایی در جهت تقویت این راهبرد هستند. باید مراقب بود که رفتارهای اداری خشک و کاغذبازیهای بیثمر، مردم را دلسرد نکند. برخورد صادقانه، مردمی و خدمتمحور در ادارات، میتواند به اعتماد عمومی و احساس امید در جامعه بیفزاید و این خود پایهی اصلی قدرت ملی است.
در عرصه خارجی نیز، راهبرد قوی شدن به معنای ایستادگی عزتمندانه و اتکا به توان داخلی است. وقتی کشوری از درون قوی باشد، دیگر فشارها و تهدیدها کارساز نخواهد بود و مذاکره نیز در جایگاه واقعی خود یعنی بر پایهی احترام متقابل و منافع ملی، معنا پیدا میکند.
به بیان دیگر تقویت راهبرد قوی شدن نیازمند ترکیب سه عنصر است: امید مردم، صداقت مسئولان، و کارآمدی نظام اجرایی. هر جا این سه عنصر در کنار هم قرار بگیرند، کشور در مسیر پیشرفت و عزت گام خواهد برداشت و دیگر نیازی به مذاکره از موضع ضعف نخواهد بود.
رسا ـ به نظر شما نقش حوزههای علمیه در تبیین دستاوردهایی همچون فناوری هستهای برای افکار عمومی و همچنین در تقویت گفتمان وحدتآفرین به جای فضای تخریب و تفرقه، چگونه باید باشد؟
حوزههای علمیه در این عرصه وظیفهای بسیار مهم و راهبردی دارند. نخستین گام، آگاهسازی مردم و تقویت روحیهی دشمنشناسی در جامعه است. روحانیت باید بتواند با زبان روشن، منطقی و مردمی، دستاوردهای بزرگ کشور مانند فناوری هستهای را برای عموم تبیین کند و نشان دهد که این پیشرفتها نتیجهی تلاش، ایمان و ایستادگی ملت است، نه امری صرفاً سیاسی یا شعاری.
در شرایطی که دشمنان از طریق رسانهها و فضای مجازی در پی تحریف واقعیتها و ایجاد بدبینی نسبت به نظام و دستاوردهای ملی هستند حوزه باید فعالانه وارد میدان شود و با روشنگری شبهات را پاسخ دهد و ذهن مردم را از غبار تردید پاک کند.
از سوی دیگر باید مراقب بود که فضای گفتوگو و نقد در جامعه به تخریب و تفرقه کشیده نشود. حوزه میتواند با تولید محتوای دقیق و وحدتآفرین به رسانهها و گروههای فرهنگی جهت دهد تا موضوعاتی همچون بدعهدی و رفتار ظالمانه آمریکا که امروز برای عموم مردم آشکار شده در اذهان زنده بماند و فراموش نشود.
در واقع نقش حوزه نهتنها در روشنگری علمی و اعتقادی بلکه در هدایت افکار عمومی و تقویت روحیهی همدلی ملی است؛ تا مردم در برابر جنگ روانی دشمن مصون بمانند و به جای تفرقه، حول محور عزت، استقلال و پیشرفت کشور همدل و همصدا شوند.