۰۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۴:۳۸
کد خبر: ۷۰۰۹۷۰
یادداشت؛

عدالت‌خواهی و مطالبه‌گرى؛ باید و نبایدها

عدالت‌خواهی و مطالبه‌گرى؛ باید و نبایدها
عناصر و جریان‌هاى مطالبه‌گر باید پیشتاز و پرچمدار حركت‌هاى ایجابى جهادى در عرصه‌ سیاسى و فرهنگى بوده و حیطه و قلمرو مطالبه‌گران را در عرصه حركت‌هاى جهادى گسترش ببخشند.

اشاره: در فضای امروز جامعه عدالتخواهی موضوع گفت‌وگوها و موضع‌گیری های بسیاری از اشخاص و گروه‌ها قرارگرفته‌است که هرکدام از زاویه‌ای به این مبحث می‌نگرند و بعضا وارد مناقشات نظری و عملی با یکدیگر می‌شوند. این گروه‌ها هرکدام روشی را برای مطالبه عدالت درپیش گرفته‌اند و شاهد افراط و تفریط‌هایی نیز در امر عدالتخواهی هستیم. عده‌ای با رویکردی محافظه‌کارانه حاضر به پذیرش بسیاری از واقعیت‌ها و مطالبه‌گری از مسئولین نبوده و در پی توجیه بسیاری از بی‌عدالتی ها هستند. در مقابل عده‌ای هستند که به اسم عدالتخواهی دست به کارهای خلاف قانون و حتی غیرشرعی مانند تهمت و هتک حرمت و آبروی افراد بدون ارائه سند و مدرک می‌زنند. در ابعاد حقوقی و قانونی هم مباحثی مانند سوت زنی و گزارشگری فساد مطرح می‌شود که نیازمند بررسی از منظر ابعاد نظری و شیوه اجرایی می‌باشند.

مسأله مهمی‌ که با توجه به این شرایط برای هر فرد و جریان انقلابی و دغدغه‌مندی مهم به نظر می‌رسد شناخت افراط و تفریط‌ها و مشخص کردن نسبت خود با این جریانات و بررسی میزان تطابق رفتار آن‌ها با عدالتخواهی حقیقی و همچنین فهم وظیفه و تکلیف خود در این زمینه می‌باشد.

از طرفى عدالت‌خواهى و مطالبه‌گرى الزامات و باید و نبایدهایى دارد كه بدون توجه به آن، عدالت‌خواهى جزو مظلوم‌ترین وظایف قرار خواهد گرفت. برخى از شیوه‌هاى مطالبه‌گرى و عدالت‌خواهى كه در بعضى عرصه‌ها و توسط گروهى از جریانات و افراد درسطوح مختلف دیده مى‌شود این نگرانى را برمى‌انگیزد كه مبادا بى‌توجهى به این الزامات موجب منزوى شدن اصل لازم و ضرورى عدالت‌خواهى شود. این مقاله نگاهى كوتاه به این مهم دارد.

عدالت‌خواهى و مطالبه گرى؛ ضرورت یك جامعه انقلابى‌

عدالت ركن ركین حركت انبیاى الهى و ستون فقرات حركت مصلحانه مصلحان بزرگ در مكتب وحى است. رهبر معظم انقلاب در بیان اركان چهارگانه حركت پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله مى‌فرمایند:

پیامبر اكرم نظامى را به‌وجود آورد كه خطوط اصلى آن چند چیز بود. من درمیان این خطوط اصلى، چهارچیز را عمده یافتم:

خط اصلى اول- معرفت شفاف و بى‌ابهام نسبت به دین، معرفت نسبت به جامعه، نسبت به احكام، معرفت نسبت به تكلیف، نسبت به خدا، نسبت به پیامبر، نسبت به طبیعت‌.

خط اصلى دوم- عدالت مطلق و بى‌اغماض بود. عدالت در قضاوت، عدالت در برخوردارى‌هاى عمومى و نه خصوصى - امكاناتى كه متعلّق به همه مردم است و باید بین آن‌ها با عدالت تقسیم شود - عدالت در اجراى حدود الهى، عدالت در مناصب و مسوؤلیت‌دهى و مسؤولیت‌پذیرى.

ایشان خط اصلى سوم را عبودیت كامل و بى‌شریك در مقابل پروردگار برشمرده و چهارمین اصل را عشق و عاطفه جوشان مى‌دانند و سپس مى‌فرمایند: طبیعى است كه وقتى عدالت نباشد، وقتى عبودیّت خدا نباشد، جامعه پوك مى‌شود؛ آن وقت ذهن‌ها هم خراب‌شود.

در جاى جاى بیانات و پیام‌هاى ایشان، مسأله عدالت در صدر قرار دارد، ازجمله در بیانیه گام دوم كه نقشه راه دهه پنجم انقلاب است درچهارمین توصیه موضوع «عدالت و مبارزه با فساد» را مطرح مى‌كنند. هم‌چنین ایشان در سخنرانى‌شان در دیدار با نمایندگان مجلس یازدهم، ضمن اشاره به حركت‌هاى چشمگیر انقلاب اسلامى و نظام اسلامى، نمره نظام را در این عرصه مطلوب نمى‌دانند.

عدالت‌خواهى به‌همین‌دلیل یك ضرورت و اولویت است. به‌دلیل این‌كه فاصله نظام و جامعه ما در عدالت‌خواهى از نقطه موجود تا نقطه مطلوب زیاداست، عدالت‌خواهى و مطالبه‌گری براى عدالت یك ضرورت حیاتى و اولویت اساسى به شمار مى‌آید. در این میان نخبگان، علماء، اهل فرهنگ و اندیشه و قلم و اصحاب رسانه خصوصا جوانان مومن و انقلابى و طلاب و دانشجویان وظیفه دوچندان دارند. قطعا امامان جمعه در این عرصه باید نماد و شاخص عدالت‌خواهى و مطالبه‌گری از مسؤولین و جامعه و مردم باشند. یكى ازشاخص‌هاى اصلى یك نمازجمعه تراز این است كه آئینه زلال آرمان‌هاى انقلاب ازجمله عدالت‌خواهى باشد.

یادآورى سه نكته مهم و اصلى:

درباره اهمیت و ضرورت عدالت‌خواهى و مطالبه‌گری بحث های فراوانی وجود دارد که انشالله بدان خواهیم پرداخت؛ لكن در این مقال و مجال كوتاه، نگاهى به الزامات این میدان مهم و خطیر خواهیم داشت. قبل ازپرداختن به الزامات عدالت‌خواهى، یادآورى سه نكته لازم است:

اول- جریان‌هاى عدالت‌خواه و عناصر و افرادى كه در این عرصه فعال هستند اكثراً از فعالان مومن و انقلابى هستند كه با دلسوزى و روحیه آرمان‌خواهى به این میدان آمده‌اند و مشغول فعالیت هستند.

دوم- شناخت مرز مطالبه‌گری و تخریب و عدالت‌خواهى ممدوح و مذموم نیاز به هوشمندى و بصیرت دارد. لذا بیان این الزامات باید به تحرك بیشتر عدالت‌خواهى بینجامد، نه این‌كه بهانه‌اى براى خاموش كردن شعله عدالت‌خواهى باشد.

سه- با آنچه گفتیم بیان بایدها و نبایدها براى رشد روحیه عدالت‌خواهى است. رعایت این بایدها و نبایدها به بالندگى این جنبش كمك خواهد كرد و بى‌توجهى به این الزامات، موجب انزواى جریان عدالت‌خواهى شده و سخن حق و مطالبه اصلى در غوغاها و سروصداها گم خواهد شد.

الزامات وباید ونبایدهاى عدالت‌خواهى و مطالبه گرى‌

درباره الزامات مطالبه‌گری عدالت‌خواهانه، سخن بسیاراست. ما در این مجال به مهم‌ترین الزامات این عرصه خواهیم پرداخت:

یكم- اولین نكته در عدالت‌خواهى، این است كه فرد عدالت‌خواه - در حدّ توان و ظرفیت خود موصوف به صفت عدالت باشد. عدالت را به عدالت انفسى (درونى) و آفاقى (بیرونى) تقسیم كرده‌اند. مشهور است كه؛ منتظران مصلح باید خود صالح باشند. اكنون سخن این است كه خواهندگان عدالت خود باید عادل باشند.

این عدالت در سخن و كلام و رفتار عدالت‌خواهان بایدمشهود و مشهور باشد. عدالت در سخن گفتن و كلام از مهم‌ترین الزامات است، لذا عدالت‌خواهى عادلانه شرط اول است.

دوم- دو عنصر صداقت انقلابى و انصاف انقلابى، هم از بایدهاى عدالت‌خواهى و مطالبه‌گری است که باید صادقانه و منصفانه به این وظیفه الهى بپردازد. برخى جلوه‌هاى بی‌عدالتى را دیدن و فریاد زدن و ازبرخى چشم پوشیدن صداقت نیست. ازسوى دیگر با گاهى افراطى هرچیزى را بی‌عدالتى دانستن نیز خلاف انصاف است. ازاین‌رو «عدالت‌خواهى صادقانه و منصفانه» شرط دیگر است.

سوم-در باره شرایط آمرِ به معروف و ناهى ازمنكر گفته‌اند كه وى باید معروف و منكر را چنان‌چه كه باید؛ بشناسد و به آن اِشراف داشته باشد وگرنه ممكن است در تشخیص منكر یا معروف دچار تشخیص غلط یا ناقص شود و آنگاه است كه خسارات این نوع امر و نهى بیشترخواهد شد. «عدالت »نیز همین گونه است. عدالت یك موضوع چند وجهى و ذوابعاد است. عدالت فرهنگى، سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، عدالت در توزیع مسؤولیت‌دهى و مسؤولیت‌پذیرى و بهره‌گیرى از امكانات و... از ابعاد عدالت‌خواهى است. اشراف عالمانه به این موضوع از لوازم اولیه مطالبه‌گری عدالت‌خواهانه است. بدین جهت«عدالت‌خواهى عالمانه» شرط سوم است.

چهارم- یكى از مهم‌ترین لوازم مطالبه‌گری و نصیحت و امر به معروف و نهى از منكر و دعوت به خیر و بازداشتن از شر وگناه، دلسوزى و شفقت است. زمانى سخن و فریاد و مطالبه، اثر خواهد گذاشت كه مخاطب امر و نهى ما، دلسوزى ما را پذیرفته باشد یا از كلام و رفتار ما این ویژگى را درك كند. طبیعى است مطالبه‌گری پرخاشگرانه- بدون دلیل لازم- و افشاگرانه- بدون توجه به لوازم آن- راه به جایى نخواهد برد. به همین خاطر است كه «عدالت‌خواهى دلسوزانه و مشفقانه»به‌عنوان یك لازمه اجتناب‌ناپذیر در این عرصه محسوب مى‌شود.

پنجم- عقلانیت انقلابى، لازمه دیگر عدالت‌خواهى و مطالبه‌گری است. سه عنصر مواجهه منطقى و مستند،برخورد قانون‌مدارانه و مستظهر به حدود شرعى و رعایت حریم‌هاى اخلاق اجتماعى و فردى از مهم‌ترین شاخصه هاى عدالت‌خواهى انقلابى هستند. بدین جهت و با این تعریف«عدالت‌خواهى عاقلانه» معنا مى‌یابد.

ششم- بصیرت و شناخت دقیق وظیفه كه مبتنى برشاخص‌هاى پیش‌گفته باشد لازمه‌ى دیگر این وظیفه مقدس است. بصیرت در مطالبه‌گری باید این شاخص‌ها را داشته باشد:

۱. موجب اصلى و فرعى كردن مسائل نظام و كشور نشود. گاهى اوقات برخى از اتفاقات موسوم به مطالبه‌گری موجب فراموشى مسائل اصلى كشور است.

۲. هنگام و در زمان مناسب خود باشد. تا تلقى فرصت‌طلبى و بهانه‌جویى و انتقام‌گیرى نشود. براى این كار پیوست رسانه‌اى اقدام بسیار مهم است.

۳. مصلحت‌هاى كلى نظام در نظر گرفته شود و به گونه‌اى نباشد كه در این‌گونه مطالبه‌گرى‌ها نگاه مردم به نظام مخدوش شود و موجب از دست رفتن اعتماد مردم به اركان نظام شود. در برخى مطالبه‌گرى‌ها، اولین مظلوم، نظام مقدس اسلامى است كه ثمره خون و جهاد ده‌ها هزار شهید و ایثارگر و خدمت هزاران مسؤول صادق است.

۴. مبتنى برآرایش جبهه‌اى باشد. یعنى از خرد جمعى و مشورت‌هاى فنّى و صادقانه كارشناسان و نیز یك حركت جمعى منسجم همراه باشد. بسیارى از مطالبه‌گری مانند تیراندازى تك تیراندازانى است كه بدون توجه به آرایش گروهان و گردان خود، اقدام به تیراندازى مى‌كنند و بیشتر موجب لو دادن خط و برهم ریختن آرایش جمعى و گستاخى دشمن مى‌شوند. یا مانند فوتبالیست‌هایى كه ‌بى‌اعتناء به راهبرد و تاكتیك بازى، خودسرانه و با قهرمان‌بازى‌هاى فرصت‌سوز، اقدام به حمله مى‌كنند.

۵. خروجى و برآیند مطالبه‌گری باید به امید و نشاط و حركت جامعه و آرامش مردم بینجامد. حقیقت این است كه بسیارى از این‌گونه مطالبه‌گری بیشتر جامعه را دچار التهاب كرده و در حالى كه مردم بیش از هر زمان نیاز به امید و نشاط دارند، موجب ناامیدى وبى‌تحركى و سرخوردگى آنان مى‌شود.

مجموع این پنج شاخص،«عدالت‌خواهى بصیرانه» را رقم مى‌زند.

هفتم- عناصر و جریان‌هاى مطالبه‌گر باید پیشتاز و پرچمدار حركت‌هاى ایجابى جهادى در عرصه‌ى سیاسى و فرهنگى بوده و حیطه و قلمرو مطالبه‌گران را در عرصه حركت‌هاى جهادى گسترش ببخشند. در برخى موارد شاهد دورهمى‌هاى دوستانه از چند نفر از عزیزان هستیم كه گویا تمام تلاش‌شان دیدن عیوب و زخم‌ها و چشم فروبستن از نقاط مثبت و قوت است. درعین حال كمتر حركت زاینده فرهنگى و تربیتى و سیاسى را هم شاهد هستیم.

هشتم- نكته مهم و اصلى التزام كامل و همه‌جانبه به همه ابعاد بیانات امامین انقلاب در حوزه عدالت‌خواهى است. نگاه منظومه‌اى و نظام‌مند، نه برداشت‌هاى گزینشى و سلیقه‌اى‌.

نهم- نگاه آسیب‌شناسانه به حركت‌هاى انجام شده توسط خود و دیگر افراد و گروه‌ها. براى بررسى نقادانه اشتباهات و نقص‌هاى حركت عدالت‌خواهانه و پذیرش متواضعانه نقدهاى درست.

پاسخ به یك پرسش‌

ممكن است برخى بگویند، بیان این الزامات و باید ونبایدها از سوى شما به‌معناى این است كه هر شخص و فرد و جریانى به‌خاطر این‌كه نمى‌تواند این لوازم را انجام دهد باید دهان فروبندد و بر همه بى‌عدالتى‌ها و كاستى‌ها و ظلم‌ها چشم بپوشد و دم فروببندد. این‌گونه ارائه لوازم در واقع نوعى احتیاط افراطى و بازدارنده است كه نمى‌گذارد شعله عدالت‌خواهى روشن بماند و بذر آن جوانه بزند.

پاسخ ما این است كه:

اولا- آنچه از لوازم مطالبه‌گری گفتیم، انتظار نداریم از همان ابتداء كامل و بدون نقص انجام شود. آنچه مهم است این‌كه عامه نخبگان و عموم مردم در جریان حركت‌هاى عدالت‌خواهانه شاهد كمال و پختگى و تأثیرگذارى آن در جامعه باشند.

ثانیا- قطعا بیان این لوازم جزو وظایف اخلاقى و شرعى در مطالبه‌گری است. طبیعى است كه با دستمال آلوده نمى‌شود شیشه آلوده را پاك كرد. آلودگى هم فقط آلودگى مالى و اقتصادى نیست‌ بلكه آلودگى به هواهاى نفسانى، جهل به وظیفه و تشخیص آن،بى‌توجهى به مرزهاى اخلاقى و حریم اشخاص و افراد و خصوصا نظام را نگاه نداشتن، از خطرناك‌ترین آلودگى‌ها است. لذا در دو راهى مطالبه‌گری بدون رعایت این لوازم و عدم مطالبه‌گرى، قطعا عدم مطالبه مقدم است.

ثالثا- مواجهه با جریان‌هاى عدالت‌خواهانه و عناصر عدالت‌خواه كه دلسوزانه وارد میدان شده‌اند. مواجهه همراه با مدارا و نگاه تربیتى و روادارانه همراه با استماع نقدها و پذیرش نقدهاى وارده و تذكر ایرادات و اشتباهات به آنان است. در این باره، انشاء الله، بیشتر سخن خواهیم گفت.

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۵
اونایی که صرفا دم از عدالتخواهی بدون مایه علمی میزنن و کارهای خلاف شان و ادب و هنجارها رو اسمشو میذارن انقلابیگری، دارن تاوان اشتباه محاسباتی خودشون و یا اعتماد به افراد تند بی منطق و بی مایه که ایشون اون اشتباه محاسباتی کرده رو میدن
0
0
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۴
مدعیان عدالت طلبی در حوزه پا را از گلیم فرا نهاده اند و به حریم رهبری و مراجع توهین می کنند.
0
0