طلاب بدون تریبون، معیشت بدون تدبیر

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا از آذربایجان شرقی، در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی، روحانیت و طلاب علوم دینی، اصلیترین حلقههای پیوند میان مردم و ارزشهای اسلامیاند. این قشر، حاملان گفتمان انقلاب، روشنگران در بزنگاههای فتنه، پرچمداران جهاد تبیین و مرزداران اندیشهی توحیدیاند. با این حال، جای تعجب نیست اگر امروز در حوزههای علمیه آذربایجان شرقی، از تبریز تا مراغه و از اهر تا میانه، طلاب جوانی را ببینیم که درگیر دغدغههای ابتدایی معیشتاند؛ آنهم در شرایطی که از آنها انتظار میرود شب و روز در میدان تبلیغ و تبیین حاضر باشند.
واقعیت این است که اگر معیشت طلاب تأمین نشود، هیچ راهبرد فرهنگی در سطح استان به نتیجه نخواهد رسید. بحران اقتصادی طلاب، صرفاً یک معضل صنفی یا رفاهی نیست؛ بلکه مستقیماً با کیفیت تبلیغ دین، نفوذ کلام روحانیت در جامعه، و استمرار گفتمان انقلاب گره خورده است. طلابی که بهجای تولید محتوای معرفتی، باید شبها در تاکسیهای اینترنتی کار کنند، نمیتوانند بار تربیتی جامعه را بر دوش بکشند.
بخش اول گزارش میدانی: سیمای معیشت در حوزههای علمیه استان
بررسیهای میدانی خبرنگار رسا نشان میدهد که وضعیت معیشتی طلاب در حوزههای علمیه استان آذربایجان شرقی، بحرانیتر از تصور رایج است. در حوزه علمیه تبریز، برخی طلاب متأهل با دو یا سه فرزند، در خانههایی با اجاره ۵ تا ۷ میلیون تومان زندگی میکنند؛ درحالیکه دریافتی شهریه آنها گاه کمتر از یکسوم هزینه اجاره مسکن است.
یکی از طلاب سطح سه حوزه تبریز میگوید: «برای پرداخت اجاره خانه، ناچارم همزمان تدریس خصوصی بکنم، در مسجد نماز بخوانم، آخر هفتهها تبلیغ بروم و آخر شب هم پیک کار کنم. با این سبک زندگی، چگونه میتوان انتظار داشت ما مقاله بنویسیم، تفسیر بخوانیم یا کار رسانهای جدی انجام دهیم؟»
در حوزه علمیه مراغه، طلاب جوانی هستند که با وجود قبولی در سطح دو و سه، بهدلیل مشکلات مالی ترک حوزه کردهاند. برخی دیگر، بهناچار برای کسب درآمد، به شغلهای موقتی همچون فروشندگی یا کارگری روی آوردهاند. طلبهای از میانه میگوید: «خانوادهام در روستا زندگی میکنند. هزینه ایاب و ذهاب، اجاره خوابگاه و خورد و خوراکم را نمیتوانم تأمین کنم. حوزه فقط شهریه میدهد و از جایی دیگر حمایتی نیست. در این شرایط، یا باید قید تبلیغ را بزنم یا درس را نیمهکاره رها کنم.»
در اهر و سراب، شرایط طلاب سختتر است. حوزهها خوابگاه ندارند یا بسیار محدودند، و طلاب برای ادامه تحصیل، ناچار به رفتوآمدهای هزینهبر یا اقامت در اتاقهای اشتراکیاند. با این حال، همین طلاب، از فعالترین نیروهای تبلیغی در مناسبتهای مذهبی، اردوهای جهادی، جهاد تبیین و عرصههای فرهنگیاند. یکی از ائمه جماعات روستایی میگوید: «طلاب ما باید صبح زود راهی مناطق روستایی شوند، ظهر و عصر تبلیغ کنند، شب برگردند و آخر هفتهها برای تأمین هزینهها سر کار بروند. چرا کسی صدای اینها را نمیشنود؟»
بخش دوم: نهادهایی که مسئولاند، اما پاسخگو نیستند
یکی از جدیترین موانع حل بحران معیشت طلاب، پراکندگی مسئولیتها و بیبرنامگی نهادهای ذیربط است. در ساختار رسمی حوزههای علمیه، نهادهایی مانند مرکز خدمات، مرکز مدیریت، دفتر تبلیغات اسلامی، سازمان تبلیغات، اوقاف، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و حتی برخی ارگانهای حمایتی استانی، هر یک به نوعی متولی بخشی از زندگی طلاب هستند؛ اما در عمل، نه همافزایی وجود دارد و نه پاسخگویی منسجم.
طلاب استان آذربایجان شرقی بارها با مشکلاتی نظیر عدم دسترسی به بیمه درمانی مؤثر، عدم حمایت از خانوادههای طلاب متأهل، نداشتن تسهیلات ویژه برای مسکن و نیز نبود شغلهای پارهوقت متناسب با شأن طلبگی مواجه شدهاند. مرکز خدمات حوزههای علمیه علیرغم رسالت حمایتیاش، در استانهای غیربرخوردار عملکرد ضعیفتری دارد. شعبه تبریز این مرکز، توان پاسخگویی به حجم زیاد مراجعات را ندارد و بسیاری از خدمات، صرفاً در قالب بروشور باقی ماندهاند.
در سطح استانی نیز، نبود یک قرارگاه منسجم فرهنگی برای ساماندهی نیروهای حوزوی، باعث شده ظرفیتهای مهم طلاب، بدون سازماندهی و بیثمر باقی بماند. از طرف دیگر، نهادهای تبلیغی صرفاً در ایام خاصی مانند محرم و رمضان، اقدام به اعزام تبلیغی میکنند که آن هم غالباً با پشتیبانی مالی ناچیز همراه است.
ابعاد پنهان بحران معیشتی طلاب
بحران معیشت، فقط یک مسئله اقتصادی نیست؛ بلکه تبعاتی عمیق در سطح فرهنگی، تربیتی و حتی اعتقادی دارد. طلاب جوان، بهویژه در سالهای ابتدایی طلبگی، درگیر نوعی سرخوردگی و بیافقی میشوند. آنان درمییابند که حوزه برای آیندهشان برنامهای ندارد و تنها وظیفه آنها، ادامهی یک روند فرسایشی بدون پاداش مشخص است.
از سوی دیگر، روحانیون میانسالی که خانواده و فرزند دارند، بهناچار مأموریتهای فرهنگی و تربیتی را کنار میگذارند تا از پسِ مخارج زندگی بربیایند. این یعنی خلأ در مراکز تبلیغی، کاهش تولید محتوای فکری در استان، ضعف در حضور رسانهای طلاب، و تضعیف جریانسازی حوزوی در جامعه است.
بحران معیشت، در نهایت به افت کیفی در محتواهای تبلیغی، عقبنشینی طلاب از میدان فعالیتهای جهادی، و فاصله گرفتن آنان از نقش مرجعیت اجتماعیشان منجر میشود.
طلاب، در خط مقدم جهاد تبیین اما بدون پشتیبانی
رهبر انقلاب بارها بر محوریت طلاب و روحانیت در جهاد تبیین تأکید کردهاند. ایشان، حوزه را قلب فرهنگی انقلاب معرفی کردهاند. اما واقعیت آن است که بسیاری از طلاب در استان آذربایجان شرقی، علیرغم استعداد، انگیزه و دغدغهمندی انقلابی، بهدلیل نبود پشتیبانی مالی و معیشتی، از صحنه جهاد تبیین کنار رفتهاند.
یکی از فعالان رسانهای حوزوی در تبریز میگوید: «برای تولید یک محتوای انقلابی چند دقیقهای، طلبه باید لپتاپ، اینترنت، وقت، اتاق خلوت و سوژه داشته باشد. اما وقتی دغدغهاش کرایه خانه و قسط بچهاش است، نمیتواند بهطور جدی وارد این میدان شود.»
جهاد تبیین بدون پشتوانه اقتصادی، شعاری بیش نخواهد بود؛ و طلبهای که خط مقدم این جهاد است، باید از یک حداقل معیشت آبرومند برخوردار باشد تا بتواند در میدان بماند.
بخش سوم: راهکارها و پیشنهادها برای برونرفت از بحران معیشت طلاب
اگرچه مسئله معیشت طلاب ریشه در ساختار کلی اقتصاد حوزهها دارد، اما میتوان با برخی اقدامات عملی، شرایط را بهبود بخشید. این اقدامات باید در دو سطح استانی و ملی پیگیری شوند.
۱. تشکیل قرارگاه معیشت طلاب در سطح استان
مهمترین گام، تشکیل یک «قرارگاه پشتیبانی از معیشت طلاب» با حضور نمایندگان مرکز خدمات، دفتر نمایندگی ولیفقیه، سازمان تبلیغات، ادارهکل اوقاف و حوزههای علمیه استان است. این قرارگاه میتواند بانک اطلاعات دقیق از وضعیت طلاب تشکیل داده و نسبت به شناسایی موارد بحرانی، حمایتهای فوری، معرفی به صندوقهای قرضالحسنه، و اختصاص منابع استانی اقدام کند.
۲. حمایت هدفمند از طلاب فعال در عرصههای جهادی و تبلیغی
طلاب فعال در عرصههای تبلیغی، رسانهای، جهادی و اجتماعی، سرمایههای فرهنگی استاناند. باید از ظرفیتهای قانونی استان (بودجههای فرهنگی شهرداری، استانداری، فرمانداریها، قرارگاه فرهنگی و...) برای حمایت هدفمند از این نیروها بهره گرفت. این حمایتها میتواند در قالب قراردادهای همکاری، پرداخت حقالزحمه فعالیت، یا تخصیص بستههای معیشتی انجام شود.
۳. فعالسازی منابع محلی برای تأمین مسکن طلاب
با پیگیری جدی نمایندگان مجلس، استانداری و نهادهای وابسته به دفتر مقام معظم رهبری، میتوان از ظرفیتهایی نظیر «طرح ملی مسکن طلاب»، واگذاری زمین در حومه شهرها، یا تسهیلات مسکنسازی خانوادگی استفاده کرد. تأمین مسکن، بزرگترین دغدغه طلاب متأهل است و حل آن، به تثبیت طلاب در مسیر طلبگی منجر میشود.
۴. حمایت از اشتغالزایی شرافتمندانه و متناسب با شأن طلبگی
باید فضا برای ایجاد مشاغل خرد حوزوی، تولیدات محتوایی، تدریس مجازی، کار فرهنگی خُرد و حتی فعالیتهای اقتصادی حلال فراهم شود. طلاب بسیاری توانایی فنی، هنری، رسانهای یا تدریسی دارند اما زیرساخت و پشتیبانی برای فعالیت ندارند. یک سامانه جامع برای شناسایی و معرفی طلاب توانمند، میتواند زمینه اشتغالزایی سالم و پایدار را فراهم سازد.
ظرفیتهای مغفول استان آذربایجان شرقی برای حمایت از طلاب
شبکه گسترده مساجد و هیئات مذهبی: میتوان با ساماندهی این ظرفیتها، زمینه اشتغال تبلیغی منظم برای طلاب فراهم کرد.
موقوفات محلی حوزهمحور: بسیاری از موقوفات با نیت تبلیغ دین یا کمک به طلاب هستند که یا راکد مانده یا سوءاستفاده میشود. احیای این منابع میتواند منشأ تحولی باشد.
همافزایی با نهادهای مردمی: تشکلهای مردمی مانند هیئات، خیریهها، گروههای جهادی، و انجمنهای فرهنگی میتوانند در قالب «پیمان خدمت» با حوزهها همکاری کرده و بخشی از معیشت طلاب را تأمین کنند.
جمعبندی: زنگ خطر خاموش برای آینده حوزه و انقلاب
طلاب امروز، افسران جنگ نرم، افسران جهاد تبیین و فرماندهان فرهنگی انقلاباند. اگر اینها درگیر تأمین نان شب باشند، هیچ قرارگاهی موفق نخواهد شد. بحران معیشت طلاب، تنها مشکل فردی نیست، بلکه تهدیدی است برای آینده فرهنگی استان و تضعیف نیروی انسانی مخلص انقلاب اسلامی است.
رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم، حوزههای علمیه را «چشمههای جوشان معرفت» نامیدند. اگر امروز این چشمهها از تشنگی بخشکانند، فردا در بیابان فکری نسلها، آبی برای سیراب کردن نخواهد بود.
این یادداشت، تلاشی است برای نهادینه کردن یک مطالبهی مهم؛ مطالبهای که اگر شنیده نشود، صدای خاموش شدن چراغ حوزهها از استانهای غیرمرکزی آغاز خواهد شد.